قرار بود فقط یه شب توی اتاقت سکس کنیم ولی باید بیام توی خوابگاه دخترونه؟؟؟!!!
شنتیا کارمند فرودگاه مهرآباد بود که روزانه با آدم های زیادی سروکار داشت،یک روز یک زن فوق سکسی رو میبینه که تماماً دلباخته ی بدن چشم نوازش میشه اون کسی نیست جز مادرزنش...
جوهو نظرت راجع به بدن من چیه؟ جوهو و یونجی بعد از مدتها باهمدیگه همکار شدن و یونجی که به داف بودن معروفه با مهر و محبت زیاد خودشو به جوهو نزدیک میکنه که....
جیهو و هایمی که کنار همدیگه بزرگ شدن حالا تنها کنار هم توی سئول زندگی میکنن که بهترین دوست هایمی هم به اونا میپیونده و قراره سه تایی باهم زندگی کنن...
در زمانهای بسیار دور در دوران امپراطور. نیروهای اهریمنی از دل زمین بیرون آمدن تا بار دیگر کصبکنن...
یه معامله ی مخفی پشت درهای بسته اتفاق افتاده. نمیخوای بدونی اون چیه؟
هر آدمی روی زمین یک پوشه مخفی پر از فیلم ها و چیزهای مخفی دارد، اینطور نیست؟ ببینید چه چیزی در داخل این "پوشه ی مخفی X" وجود دارد...
استن یک روز از خواب بیدار میشه و خود تغییر یافته اش رو ملاقات می کنه... چجوری میتونه این مشکل رو برای بدست آوردن عشق و موفقیتش حل کنه؟
بعد از یه سکس چت آبدار و داغ دیگه خبری از دوست دخترش نمیشه. بعد از یه مدت لخت جلوی خونه پیداش میکنه. یعنی چه اتفاقی افتاده؟
یک باشگاه بدنسازی که از صاحبش که یه زن پرکمالات و مهربان هست گرفته تا مربی های مرد خوش بدن ولی حسود و مشتری های فوق العاده اش همگی یک روایت جذاب را بازگو میکنند آن هم رابطه های متفاوت درون باشگاهی!
داستان قهرمانان جادویی شهر وقتی جالب شد که پسری که به سندروم میراژ مبتلا شده بود و قدرت خودش رو از دست داده حالا نیروی خیلی جذاب تری بدست آورده که دوست دخترش کشف کرده. اون چه قدرتیه؟
آکی و براد ناتنیش سوچیرو تنها زندگی میکردن چون مادرشون پنج سال پیش در گذشت و پدرشون با زن دیگه ای ازدواج کرد. داستان جایی شروع میشه که سوچیرو یک وسیله هیپنوتیزم رو پیدا میکنه و .....